افسانه نورالدین و شمس الدین
آورده اند که یکی از پادشاهان مصر وزیری دانشمند و آن وزیر دو پسر داشت . پسر بزرگتر شمس الدین و پسر کوچک نورالدین نام داشت .
وقتی وزیر درگذشت پادشاه بسیار غم گین شد و دو پسر او را نواخت و هر یک را هفته ای به وزارت گماشت .
هر کدام از پسران هفته ای وزارت میکرد و شاه پسر دیگر را با خود به سفر می برد و هفته بعد نوبت وزارت بعدی فرا می رسید .
یک
شب که شمس الدین و نورالدین با هم به گفتگو نشسته بودند و قرار بود فردا
وزارت با نورالدین باشد و شمس الدین با شاه به سفر برود , شمس الدین به
نورادین گفت : به یاری خدا هر دو در یک شب زن میگیریم و اگر خدا بخواهد
همسر من و تو در یک شب فرزند به دنیا خواهند اورد .
و ادامه داستان ....
:: برچسبها:
دانلود کتاب داستان ,
دانلود داستان نورالدین و شمس الدین ,
افسانه نوراادین و شمس الدین ,
کتاب داستان نورالدین و شمس الدین ,
کتاب داستان زیبا ,
قصه های زیبا ,
کتاب قصه های قدیمی ,
:: بازدید از این مطلب : 109
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0